توضیحات
تحقیق سینما رکس آبادان
دانلود تحقیق با موضوع سینما رکس آبادان،
در قالب word و در 19 صفحه، قابل ویرایش.
در قالب word و در 19 صفحه، قابل ویرایش.
بخشی از متن تحقیق:
چکیده:
مهمترین
موضوعی كه مسئله را بیشتر پیچیده میكرد مسئله قفل بودن
درهایسالن نمایش سینما بود. نجاتیافتگان همگی اظهار كردند كه هنگام
آتشسوزی كلیه درهای خروجی و اضطراری قفل بوده و آنها توانستهاند
با شكستن یكی از درهای اضطراری خود را نجات دهند. شهود نیز كه در
لحظه اوّل به كمك آمده بودند نیز برقفل بودن درها اذعان كردهاند.
دادستان آبادان نیز در گزارش خود به وزیر دادگسترینوشته است
«كلیهی نجاتیافتگان متفقاً بسته بودن درهای سالن را تأیید میكنند»
این موضوع حتی در روزنامهها نیز منعكس شد. كیهان از قول خانواده
رامهرمزینوشت كه: «شاهدان عینی میگویند ما چند لحظه قبل از شروع
آتشسوزی از سینماخارج شدیم و هیچ یك از درهای سالن بسته نبود،
امّا هنگام بازگشت به سالن با درهایبسته روبهرو شدیم.» مسئله
دیگر كه شك مردم را برانگیخته بود ممانعت از یاری مردم به
حریقزدگانتوسط شهربانی بود…
ساعت حدود 30/21 بیست و هشتم
مرداد 1357هم زمان با شب پانزدهم رمضان سالگرد تولد امام حسن(ع) در
حالی كه صدها نفر درسینما ركس آبادان مشغول تماشای فیلم گوزنها
بودند سینما دچار حریق شد.
با این كه كلانتری مركزی در صد متری
سینما بود، برای نجات محبوسشدگان درحریق اقدام فوری به عمل نیامد.
مراكز مسئول هم پس از حضور در محل آتشسوزیفاقد امكانات اطفاء حریق
بودند. به گزارش ساواك «مأمورین آتشنشانی شهرداری كه باسه
دستگاه ماشین به محل اعزام شده بودند، فاقد آب بودند و همچنین
بلندگو برایاعلام خطر و راهنمایی مأمورین آتشنشانی وجود نداشت.
آتشنشانی شركت نفت پساز یك ساعت و نیم تأخیر به محل حادثه رسید،
لذا متأسفانه دیر شده بود و بوی سوختهشدن اجساد به بیرون نیز
رسیده بود.» بنا به گزارش مورخ 27/7/1357 آقای ضرابیدادستان وقت
آبادان به وزیر دادگستری، ساعت 1 بامداد از طرف شهربانی خبرآتشسوزی
را به دادستان اعلام كردند. دادستان فوراً خود را به محل حادثه
رساند.«بعضی از مسئولین معتقد بودند كه شبانه تمام اجساد یك جا دفن
شوند»، ولی دادستاناین تصمیم را ردّ كرد و پیشنهاد داد اجساد شبانه
به گورستان شهر برده و چیده شوند تاخانوادههایشان آنها را شناسایی و
بقیه یكجا دفن شوند. پیشنهاد دادستان عملی شد وخود نیز به همراه
بازپرس و پزشك قانونی در قبرستان برای صدور جواز دفن حاضرشد. در
نتیجه از تعداد «306 نفر مقتولین 106 جسد شناخته شد كه جداگانه
دفنگردیدند و 80 نفر از گورستان خارج و به محل سكونت آنان برده شد و
120 جسد دیگربه علّت شدت سوختگی شناخته نشدند، تقریباً به طور دسته
جمعی در كنار یكدیگردفن شدند.»
خبر فاجعه در فردای آن روز از رسانههای داخلی و خارجی پخش گردید …
موضوعی كه مسئله را بیشتر پیچیده میكرد مسئله قفل بودن
درهایسالن نمایش سینما بود. نجاتیافتگان همگی اظهار كردند كه هنگام
آتشسوزی كلیه درهای خروجی و اضطراری قفل بوده و آنها توانستهاند
با شكستن یكی از درهای اضطراری خود را نجات دهند. شهود نیز كه در
لحظه اوّل به كمك آمده بودند نیز برقفل بودن درها اذعان كردهاند.
دادستان آبادان نیز در گزارش خود به وزیر دادگسترینوشته است
«كلیهی نجاتیافتگان متفقاً بسته بودن درهای سالن را تأیید میكنند»
این موضوع حتی در روزنامهها نیز منعكس شد. كیهان از قول خانواده
رامهرمزینوشت كه: «شاهدان عینی میگویند ما چند لحظه قبل از شروع
آتشسوزی از سینماخارج شدیم و هیچ یك از درهای سالن بسته نبود،
امّا هنگام بازگشت به سالن با درهایبسته روبهرو شدیم.» مسئله
دیگر كه شك مردم را برانگیخته بود ممانعت از یاری مردم به
حریقزدگانتوسط شهربانی بود…
ساعت حدود 30/21 بیست و هشتم
مرداد 1357هم زمان با شب پانزدهم رمضان سالگرد تولد امام حسن(ع) در
حالی كه صدها نفر درسینما ركس آبادان مشغول تماشای فیلم گوزنها
بودند سینما دچار حریق شد.
با این كه كلانتری مركزی در صد متری
سینما بود، برای نجات محبوسشدگان درحریق اقدام فوری به عمل نیامد.
مراكز مسئول هم پس از حضور در محل آتشسوزیفاقد امكانات اطفاء حریق
بودند. به گزارش ساواك «مأمورین آتشنشانی شهرداری كه باسه
دستگاه ماشین به محل اعزام شده بودند، فاقد آب بودند و همچنین
بلندگو برایاعلام خطر و راهنمایی مأمورین آتشنشانی وجود نداشت.
آتشنشانی شركت نفت پساز یك ساعت و نیم تأخیر به محل حادثه رسید،
لذا متأسفانه دیر شده بود و بوی سوختهشدن اجساد به بیرون نیز
رسیده بود.» بنا به گزارش مورخ 27/7/1357 آقای ضرابیدادستان وقت
آبادان به وزیر دادگستری، ساعت 1 بامداد از طرف شهربانی خبرآتشسوزی
را به دادستان اعلام كردند. دادستان فوراً خود را به محل حادثه
رساند.«بعضی از مسئولین معتقد بودند كه شبانه تمام اجساد یك جا دفن
شوند»، ولی دادستاناین تصمیم را ردّ كرد و پیشنهاد داد اجساد شبانه
به گورستان شهر برده و چیده شوند تاخانوادههایشان آنها را شناسایی و
بقیه یكجا دفن شوند. پیشنهاد دادستان عملی شد وخود نیز به همراه
بازپرس و پزشك قانونی در قبرستان برای صدور جواز دفن حاضرشد. در
نتیجه از تعداد «306 نفر مقتولین 106 جسد شناخته شد كه جداگانه
دفنگردیدند و 80 نفر از گورستان خارج و به محل سكونت آنان برده شد و
120 جسد دیگربه علّت شدت سوختگی شناخته نشدند، تقریباً به طور دسته
جمعی در كنار یكدیگردفن شدند.»
خبر فاجعه در فردای آن روز از رسانههای داخلی و خارجی پخش گردید …