توضیحات
تحقیق نابرابری اجتماعی
دانلود تحقیق در مورد نابرابری اجتماعی،
در قالب word و در 32 صفحه، قابل ویرایش.
بخشی از متن تحقیق:
وضعيتي است كه در چارچوب آن، انسانها دسترسي نابرابري به منابع ارزشمند، خدمات و موقعيتهاي برتر جامعه دارند. چنين نابرابري هنگامي روي ميدهد كه افراد و گروهها، يكديگر را درجهبندي و سپس ارزيابي كنند. از همه مهمتر اين كه نابرابري اجتماعي: در رابطه با موقعيتهاي متافوت در ساختار اجتماعي بودجود ميآيد. مكانيسم اساسي نابرابري اجتماعي، تفكيك اجتماعي است. تفكيك اجتماعي، از ديدهگاه نقشها وموقعيتها و موفقيتها، برخي از افراد را در وضعيتي قرار ميدهد كه دسترسي بيشتي به كالاها و خدامات باارزش جامعه داشته باشند.
مفهوم اساسي ديگر مرتبط با نابرابري اجتماعي، قشربندي اجتماعي ميباشد . اين واژه نشانگر آن است كه انسانها، درگونهاي از موقعيتهاي اجتماعي قرار مي گيرند كه از بالا به پائين لايه بندي ميشوند و از همين روقشر بندي اجتماعي به معني نابرابري اجتماعي «نهادي شده » ميباشد . (لهساييزاده، 1377، 5 –7)
اسملسير (1988) نابرابري اجتماعي را چنين تعريف نموده است: وجود تفاوتهاي دايمي و منظم در قدرت خريد كالاها، خدامات و امتيازات ميان گروههاي معيني ازمردم شاخص آن نابرابري در دادن پاداش به كار است. بحث نابرابري اجتماعي به شدت با قضاوتهاي ارزشي در آميخته است. تعريف و توصيف مفهوم برابري و كم وكيف آن، بستگي به وضعيت اجتماعي و اقتصادي و باورها و زيربناي فكري ارائه كننده تعريف دارد.
لغت نامه انگليسي اكسفورد، تعاريف زير را از واژه برابري ارائه نموده است.
1- وضعيتي كه فرد در آن از شأن و حيثيت، مرتبه و يا امتيازاتي برابر با ديگران برخوردار است.
2- شرايطي كه در آن برابري از لحاظ قدرت، توانايي، موفقيت يا ؟ براي همه وجود دارد.
3- شرايطي كه در آن تعادل، توازن، عدل و انصاف و تناسب وجود داشته باشد.
در عرصه علوم اجتماعي، نابرابري در دومعنا بكار ميرود: نخست به معناي نابرابري در ثروتهاي مادي و دوم دارا نبودن موقعيتيشان با ساير افراد از لحاظ بوخورد و رفتاري كه با فرد ميشود و به نظر ميرسد معناي جامعه شناختي نابرابري در واقع به معناي برخورد و رفتار غيريكسان، يعني حالت دوم است. (مال، 1377: 102 –104)
روسوو نابرابري اجتماعي
ژان ژاك روسو از اولين كساني است كه در عصر تحولات عظيم صنعتي و فكري در اروپا به موضوع نابرابري پرداخته و دورشدن انسانها از طبيعت و شكلگيري جامعهمدني را از عوامل مؤثر در از بين رفتن ويژگيهاي فطري و پسنديده انسانها (برابري خواهي) ميداند. روسو معتقد است مبنا و اساس برابري ميان انسانها خواست يا ارادة عمومي است كه مانع از آن مي شود، حاكمان از قدرت اعطايي مردم براي ايجاد نابرابري سوء استفاده كنند. روسو مينويسد: بايد ديابيم نه فقط ميزان و حد قدرت و ثروت براي هركس بايد معين باشد، بلكه به گونهاي عمل شود كه هيچ شهروندي آن قدر ثروتمند نباشد كه بتواند ديگران را بخرد و هيچ شهروندي آن قدر فقير نباشد كه مجبور به فروختن خود شود.
وضعيتي است كه در چارچوب آن، انسانها دسترسي نابرابري به منابع ارزشمند، خدمات و موقعيتهاي برتر جامعه دارند. چنين نابرابري هنگامي روي ميدهد كه افراد و گروهها، يكديگر را درجهبندي و سپس ارزيابي كنند. از همه مهمتر اين كه نابرابري اجتماعي: در رابطه با موقعيتهاي متافوت در ساختار اجتماعي بودجود ميآيد. مكانيسم اساسي نابرابري اجتماعي، تفكيك اجتماعي است. تفكيك اجتماعي، از ديدهگاه نقشها وموقعيتها و موفقيتها، برخي از افراد را در وضعيتي قرار ميدهد كه دسترسي بيشتي به كالاها و خدامات باارزش جامعه داشته باشند.
مفهوم اساسي ديگر مرتبط با نابرابري اجتماعي، قشربندي اجتماعي ميباشد . اين واژه نشانگر آن است كه انسانها، درگونهاي از موقعيتهاي اجتماعي قرار مي گيرند كه از بالا به پائين لايه بندي ميشوند و از همين روقشر بندي اجتماعي به معني نابرابري اجتماعي «نهادي شده » ميباشد . (لهساييزاده، 1377، 5 –7)
اسملسير (1988) نابرابري اجتماعي را چنين تعريف نموده است: وجود تفاوتهاي دايمي و منظم در قدرت خريد كالاها، خدامات و امتيازات ميان گروههاي معيني ازمردم شاخص آن نابرابري در دادن پاداش به كار است. بحث نابرابري اجتماعي به شدت با قضاوتهاي ارزشي در آميخته است. تعريف و توصيف مفهوم برابري و كم وكيف آن، بستگي به وضعيت اجتماعي و اقتصادي و باورها و زيربناي فكري ارائه كننده تعريف دارد.
لغت نامه انگليسي اكسفورد، تعاريف زير را از واژه برابري ارائه نموده است.
1- وضعيتي كه فرد در آن از شأن و حيثيت، مرتبه و يا امتيازاتي برابر با ديگران برخوردار است.
1- وضعيتي كه فرد در آن از شأن و حيثيت، مرتبه و يا امتيازاتي برابر با ديگران برخوردار است.
2- شرايطي كه در آن برابري از لحاظ قدرت، توانايي، موفقيت يا ؟ براي همه وجود دارد.
2- شرايطي كه در آن برابري از لحاظ قدرت، توانايي، موفقيت يا ؟ براي همه وجود دارد.
3- شرايطي كه در آن تعادل، توازن، عدل و انصاف و تناسب وجود داشته باشد.
3- شرايطي كه در آن تعادل، توازن، عدل و انصاف و تناسب وجود داشته باشد.
در عرصه علوم اجتماعي، نابرابري در دومعنا بكار ميرود: نخست به معناي نابرابري در ثروتهاي مادي و دوم دارا نبودن موقعيتيشان با ساير افراد از لحاظ بوخورد و رفتاري كه با فرد ميشود و به نظر ميرسد معناي جامعه شناختي نابرابري در واقع به معناي برخورد و رفتار غيريكسان، يعني حالت دوم است. (مال، 1377: 102 –104)
روسوو نابرابري اجتماعي
ژان ژاك روسو از اولين كساني است كه در عصر تحولات عظيم صنعتي و فكري در اروپا به موضوع نابرابري پرداخته و دورشدن انسانها از طبيعت و شكلگيري جامعهمدني را از عوامل مؤثر در از بين رفتن ويژگيهاي فطري و پسنديده انسانها (برابري خواهي) ميداند. روسو معتقد است مبنا و اساس برابري ميان انسانها خواست يا ارادة عمومي است كه مانع از آن مي شود، حاكمان از قدرت اعطايي مردم براي ايجاد نابرابري سوء استفاده كنند. روسو مينويسد: بايد ديابيم نه فقط ميزان و حد قدرت و ثروت براي هركس بايد معين باشد، بلكه به گونهاي عمل شود كه هيچ شهروندي آن قدر ثروتمند نباشد كه بتواند ديگران را بخرد و هيچ شهروندي آن قدر فقير نباشد كه مجبور به فروختن خود شود.